کد خبر: ۷۱۹۶
۱۴ آبان ۱۴۰۲ - ۱۳:۰۰

یادگار منبع آب قدیمی مشهد در کوچه باغ منبع

در نقشه قدیمی مربوط به دهه سی مشهد، اسم کوچه دانشگاه ۱۷ را «باغ منبع» نام‌گذاری کرده بودند. این محدوده دردهه ۲۰، به خاطرمنبع آب بزرگی که در آن وجود داشته، مردم این اسم را رویش گذاشته‌اند.

خیابان دانشگاه ۱۷ که دارای هفت‌کوچه کوچک بن‌بست است، با اتصال به خیابان مولوی در راسته خیابان سناباد به اتمام می‌رسد. 

یک روز سرد، اما آفتابی است. خیابان‌ها هنوز از بارندگی شدید هفته گذشته، پر از برف است و عبور و مرور رهگذران با کندی انجام می‌شود. در حاشیه خیابان دانشگاه ۱۷، از یک سمت فروشگاه‌های کیف و چمدان و در سمت دیگر ساختمان تجاری بزرگی در حال ساخت است. به نوروز نزدیک می‌شویم و باوجود زمین‌های یخ‌زده و پربرف، مردم آماده خرید شده‌اند.  

 

دسترسی مناسب به خیابان‌های اصلی

خیابان دانشگاه ۱۷ هم مانند دیگر کوچه‌های فرعی خیابان دانشگاه به پارکینگ خودرو‌های مغازه‌داران تبدیل شده است.

 پیاده‌رو‌ها لغزنده است و باید با دقت فراوان حرکت کرد. فرعی‌های این کوچه هیچکدام تابلویی ندارد و نام‌گذاری نشده است. خانم و آقایی از کوچه‌ای فرعی و بن‌بست بااحتیاط خارج می‌شوند و توجه ما را به خانه قدیمی نبش کوچه جلب می‌کنند.

 آقای شرافتی که از ساکنان جدیدتر این محله است و دست مادرش را گرفته، می‌گوید: خوشبختانه کوچه ما آرام است و سروصدایی ندارد. محله خوبی هم داریم. مادرم با کمی پیاده‌روی به خیابان سناباد می‌رسد و مایحتاج  ضروری خود را از این خیابان تهیه می‌کند.

از طرفی به دلیل نزدیکی کوچه ما به خیابان جنت و خسروی، خرید‌های دیگر خود را نیز به راحتی انجام می‌دهد. خانم شرافتی در پاسخ به ما درباره خانه قدیمی سرنبش، اظهار بی‌اطلاعی می‌کند و می‌گوید گویا متروکه است.  

سه‌خانه آجری و خانه مرمری

در خیابان دانشگاه ۱۷ که پیش می‌رویم، سه‌خانه‌ی آجری در کنارهم قرار گرفته‌اند که دوتای آن‌ها سرنبش دوکوچه هستند. این خانه‌ها تقریبا معماری مشابهی دارند. روبروی یکی از خانه‌ها، ساختمانی مرمری قرار گرفته و مغازه‌هایی که کرکره‌های کشیده‌شان نشان می‌دهد، مدت‌هاست خالی‌اند.

خانم جوانی از راه می‌رسد و خوشبختانه درباره تاریخچه کوچه و این خانه‌ها اطلاعاتی دارد. خانم مرزبان درباره آن خانه مرمری می‌گوید: این خانه عموی پدرم است. پدرم ۷۴ سال دارد و تعریف می‌کرد وقتی هفت ساله بوده، عمویش این خانه را داشته است. یعنی تقریبا در اوایل دهه ۳۰.

او ادامه می‌دهد: عموی پدرم جزو نخستین افرادی بودند که در این کوچه ساکن شدند. بعد از عموی پدرم، دکتر امینیان و یکی دیگر ازهمسایه‌ها ساکن شدند و خانه را بازسازی کردند. به همین دلیل قدیمی‌بودن آن به چشم نمی‌آید.

او درباره آن سه‌ خانه آجری قدیمی روبه روی خانه مرمری هم می‌گوید: این سه‌خانه هم تقریبا در اواسط دهه ۳۰ ساخته شده‌اند. 
خانم مرزبان درباره صاحبان خانه‌ها نیز می‌گوید: یکی از آن‌ها مدت‌هاست متروکه شده است، ولی دوتای دیگری مسکونی است. البته صاحبان قدیمی‌شان در آن‌ها زندگی نمی‌کنند.

اگر درست خاطرم باشد، ساکن یکی از آن‌ها آقای نمایی نامی هست که می‌گویند صاحب پمپ بنزین خیابان خسروی نو است. صاحب خانه دیگر نیز چلوکبابی امید را دارد. خانم مرزبان در پایان می‌گوید: متاسفانه بیشترساکنان این محله خانه‌هایشان را فروخته‌اند و رفتند یا آن را خراب کردند و چندین طبقه جایگزینش کردند.

باغ و زمین کشاورزی در دهه ۲۰

آقای طوسی سومین نفری است که با او مصاحبه می‌کنیم. او سخت سرگرم پارو‌کردن برف‌های حاشیه خانه‌اش است و سعی می‌کند برف‌های یخ زده و آب شده را جمع کند. آقای طوسی نیز از ساکنان جدید این محله است و کمتر از ده‌سال از سکونتشان می‌گذرد. اما اطلاعاتی درباره کوچه دارد.

می‌گوید: در نقشه قدیمی مربوط به دهه سی مشهد، اسم این کوچه را «باغ منبع» نام‌گذاری کرده بودند. طبق تحقیقی که داشتم، دریافتم این محدوده دردهه ۲۰، باغ و زمین کشاورزی بوده است.

به خاطرمنبع آب بزرگی که در آن وجود داشته، مردم این اسم را رویش گذاشته‌اند. همچنین این کوچه تنها کوچه فرعی خیابان دانشگاه بوده است. بعد‌ها که زمین و باغ‌ها قطعه‌بندی می‌شود، کوچه‌های دیگر این خیابان نیز شکل می‌گیرند. 

به انتهای کوچه دانشگاه ۱۷ می‌رسیم. جایی که به خیابان مولوی وصل می‌شود. سلف سرویس دانشگاه امام رضا (ع)، در این خیابان قرار گرفته است و کم کم خیابان پر از دانشجو‌هایی می‌شود که برای خوردن ناهار سروکله‌شان پیدا می‌شود.


* این گزارش شنبه   ۷ اسفند ۱۳۹۵ در شماره ۲۳۵  شهرآرا محله منطقه یک چاپ شده است.

ارسال نظر